تمامی شهرها سعی می کنند تا سرزنده تر، سالمتر و همه شمول تر شوند. در این دوره افزایش نابرابری و مسائل سلامتی، این تلاش تنها زمینه ای برای جذب ساکنین جدید و حفظ استعدادهای موجود نیست، بلکه لازمه بقای شهرهاست. بیشتر شهرها حتی زمانی که راه حل واضح بوده و پیش رویشان قرار دارد هم در کشاکش هستند. یکی از این راه حلها این است که عناصر طبیعی در شهرها، نه تنها با تمرکز بر تغییرات اقلیمی، بلکه به عنوان کاتالیزوری برای تعامل اجتماعی، ایجاد جوامع و حمایت از زندگی اجتماعی، تجهیز و تلفیق شوند.
شهر Östersund، با 50000 نفر جمعیت در شمال سوئد قرار دارد. پارک زمستانی آن که در مرکز شهر و در کنار رودخانه یخ زده Storsjön قرار دارد، حتی در یک روز غیر آفتابی مملو از مردم با سنین مختلف است. در طول فصل زمستان، در آخر هفته ها شهر گستره وسیعی از فعالیتها و فرصتهای فراغتی برای همه را فراهم می کند. یک زمین بازی قلعه ای برفی امن برای کودکان، سرسره های برفی با شیب خیلی نرم تا شیب خیلی زیاد و سورتمه های مجانی، غذا و نوشیدنیهای گرم، حمام و سونای زمستانی، صندلیهایی برای استراحت و حتی یک کتابخانه کوچک در فضای باز. همچنین مسیرهای تفریحی طولانی بر روی دریاچه یخ زده برای اسکی، اسکیت روی یخ، اسب سواری یا حتی راه رفتن ساده وجود دارد. ارتباط با مردم در این فضا بسیار ساده است و به خاطر اینکه همه در حال تجربه واحدی هستند، دلایل بسیاری برای صحبت با غریبه ها وجود دارد.
تمرکز بر روی تنوع اجتماعی به اندازه تنوع زیستی
تاثیر مثبت طبیعت، پارکها و فضای سبز بر سلامت مردم و همچنین تاثیرات اقتصادی مثبت طبیعت بر ارزش املاک یک مساله ثابت شده است. اما کمتر به تاثیر اجتماعی پرداخته شده است. از پژوهشهایی در مورد زندگی اجتماعی در سراسر جهان می توانیم بفهمیم که زندگی اجتماعی و کیفیتهای فضای عمومی اهمیت بالایی برای ارتباطات اجتماعی دارند و این فعالیتها و تجارب مشترک مردم را گرد هم می آورند. اما بعد اجتماعی طبیعت در شهرها چیست؟ بعضی از فضاهای شهری که مطالعه کرده ایم و توسط گروه های متنوعی از مردم مورد استفاده قرار می گیرند، فضاهایی هستند که با طبیعت، فضای سبز پارکها یا آب در ارتباط هستند.
با تجربه فضاهایی در شهرهای کوچکتر مانند پارک زمستانی در Östersund، در می یابیم که «طبیعت شهری» ابزاری مهم برای دعوت کاربران متنوع، تشویق تعامل اجتماعی و کمک برای ایجاد فضاهای شهری با برابری بیشتر است. فارغ از اینکه چه کسی هستیم، طبیعت با احساسات و خوی انسانی ما ارتباط برقرار می کند. طبیعت نوعی فراگیری جهانی دارد که از سن و پیش زمینه های اقتصادی و قومی فراتر می رود. با این حال تنها وجود عناصر طبیعی نیست که فضا را سرزنده و متنوع می کند، بلکه وجود برنامه ها و فعالیتهایی برای کاربران متنوع و در دسترس بودن فضاها برای همه از طریق مجاورت با حمل و نقل عمومی و اتصال به شبکه های امن و راحت دوچرخه سواری و پیاده روی نیز به همان مقدار اهمیت دارد. مساله مهم تنها کمیت طبیعت نیست بلکه بیشتر کیفیت و دسترسی برابر به طبیعت شهری است که آن را در راستای شهری با عدالت بیشتر قرار می دهد.
باز کردن بعد اجتماعی طبیعت شهری
هر شهر موهبت خاصی دارد، اما معمولاً این دارایی ها استفاده نشده اند. اسکله هایی که با ماشینهای پارک شده پر شده اند، جاده هایی ناامن که مردم را از پارکها و طبیعت جدا می کنند، مرکز شهرهای بی بار و میدانهایی با کارکرد ناکافی و خیابانهایی بدون ارزش سرگرمی یا کاری برای انجام دادن یا کسی برای ملاقات کردن. شهرهایی را می بینیم که با شهروندانی پر شده اند که در پروسه برنامه ریزی وارد نشده و حتی با آنها مشورت نیز نمی شود و با این کار سرمایه عظیم خرد محلی و همکاری را بی استفاده می گذارند.
شهرهای دور دنیا باید شکل خود را تغییر داده و سرمایه گذاریها و تلاشهای خود را برای دعوت استفاده ها و استفاده کنندگان متنوع تر و ایجاد شهری عادلانه تر اولویت بندی کنند. طبیعت شهری اهمیت بسیاری دارد، نه تنها برای پابرجا ماندن سیاره و تنوع گونه های حیوانی، بلکه برای انسانها به عنوان گونه هایی اجتماعی؛ چون طبیعت شهری می تواند نقشی ابزاری در استراتژیهای شهر بازی کند، چه این راهبردها در ارتباط با اقلیم باشد، چه پایداری اجتماعی یا اقتصادی و چه عدالت. ما باید بعد اجتماعی طبیعت شهری را به کار ببندیم و طبیعت با کیفیت تر و قابل استفاده تری را برای مردم با فضاهای روزمره شهری، خیابانها، زمینهای بازی، زمینهای مدرسه، میدانها و نواحی مسکونی تلفیق کنیم و دسترسی و استفاده از طبیعت برای همه مردم به عنوان بخشی از زندگی روزمره شان در جهت حمایت از ارتباطات اجتماعی و تقویت حس اجتماع را تسهیل کنیم.
منبع: +
